English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9472 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demilitarized zone U منطقه بی طرف
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
demilitarized U از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
inner zone U منطقه داخلی
zone U حیطه محدوده
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U منطقه دفاعی
zone U نوار
zone U زون
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U ناحیه دسته بندی
inner zone U منطقه اتش داخلی
zone U دفاع منطقهای
zone U کمربند حبه باروت
zone U بخش
zone U قلمرو
zone U مدار
zone U مدارات
zone U کمربند
zone U منطقه ناحیه
zone U حوزه
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U ناحیهای شدن
zone U محوطه
zone U منطقه عمل
zone U ناحیه
zone U منطقه
prohibited zone U حریم
prohibited zone U منطقه ممنوعه
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone U نوار نوری
strike zone U منطقه خط سیر
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
saturated zone U منطقه اشباع
sensitive zone U منطقه حساس
separation zone U منطقه حد
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
shadow zone U منطقه کور عمق اب
skip zone U منطقه کور رادیویی
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
oral zone U ناحیه دهانی
neutral zone U منطقه بیطرف
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
intermediate zone U ناحیه ی میانی
intertidal zone U نوار جذر و مدی
intertidal zone U نوار کشندی
joint zone U منطقه مشترک
kill zone U کشتارگاه
kill zone U منطقه کشتاردشمن
landing zone U منطقه فرود
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone U منطقه حیاتی
life zone U منطقه زیست شناسی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
neutral zone U منطقه خنثی
neutral zone U منطقه بی طرف
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
zone of aeration U منطقه هواگیر
zone of contact U ناحیه تماس
zone of contact U محل برخورد
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire U منطقه تیر
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
attacking zone U منطقهحمله
defending zone U نقطهدفاعی
school zone U قلمرومدرسه
service zone U بخشسرویسزدن
battle zone U منطقهجنگی
exclusion zone U مکانممنوعه
zone of action U منطقه عملیات یکان
zone of action U منطقه عمل
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
tensile zone U منطقه کششی
the frigid zone U منطقه افسرده
the frigid zone U منطقه منجمده
torrid zone U منطقه حاره
weight zone U مربع وزن گلوله
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone defence U دفاع منطقهای
zone fire U اتش درو
zone fire U اتش درو در عمق
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
combat zone U منطقه رزم
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
communication zone U منطقه مواصلات
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
contiguous zone U منطقه مجاور
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone U منطقه کنترل هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
danger zone U منطقه خطر
dead zone U زاویه بیروح
defense zone U منطقه پدافند
depletion zone U ناحیه تخلیه
landing zone U منطقه نشست هوایی
coastal zone U منطقه ساحلی
blind zone U منطقه کور
buffer zone U منطقه پیشگیری
buffer zone U منطقه تامین
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone U منطقه ساعتی جهانی
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aeration zone U منطقه هواگیر
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
attack zone U منطقه حمله
attacting zone U منطقه دروازه
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
beatten zone U منطقه مورد اصابت
beatten zone U منطقه مضروبه
drop zone U منطقه فرود
indifference zone U ناحیه خنثی
floral zone U منطقه گیاهی
forbidden zone U ناحیه ممنوع
free zone U منطقه ازاد
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد تجاری
frigid zone U منطقه منجمده
genital zone U ناحیه تناسلی
active zone of well U حوزه فعال چاه
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
identification zone U منطقه تشخیص هدف
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
extraction zone U منطقه پرتاب بار
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
edge zone U ناحیه لبه
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
edge zone U اطراف لبه
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
drop zone U منطقه فرود چترباز
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone U عمق سختی
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
root-hair zone U بخشموییریشه
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
heat affected zone U ناحیه پیوند
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com